فصل سوم : حواس
1- اندامهای حسی
1- الف ) مجاری نیم دایره ای ( 25/0 ) ب ) در صورت آسیب به بافت ها ( 25/0 ) ج ) دوربینی ( 25/0 )
2- ارتعاش پرده صماخ سه استخوان کوچک گوش میانی به نام های چکشی سندانی و رکابی را که پشت پرده قرار دارد به ارتعاش در آورده(25/0 ) که آنها ارتعاشات را به مایعی که محفظه ی داخل گوش درونی را پر کرده منتقل نموده و گیرنده های مکانیکی ( سلول های مژکدار ) درون حلزون گوش را تحریک نموده (25/0 ) و این تحریک به صورت پیام عصبی از طریق عصب شنوایی به مغز می رود.(25/0 )
3- با افزایش سن(25/0 ) ممکن است عدسی چشم سفت و انعطاف آن کمتر شود (25/0 )و قدرت تطابق آن کاهش یابد(25/0 ) که به آن پیر چشمی گویند.
4- وقتی به اشیای دور نگاه می کنیم قطر عدسی کم می شود( 25/0 )و هنگام دیدن اشیای نزدیک عدسی کروی تر و قطورتر می شود تا تصویر در هر حالت روی شبکیه تشکیل شود(25/0 ) . این عمل به وسیله ی رشته هایی که به ماهیچه های مژکی متصل است انجام می شود.
5- الف ) غده های درون گوش ماده ی موم مانندی ترشح می کنند که از ورود مواد خارجی به گوش جلوگیری می کند ( 25/0 ) موهای درون گوش هوا را تصفیه می کند ( 25/0 )
ب )گیرنده های حسی سلول های تمایز یافته ای هستند که محرک ها را شناسایی( 25/0 ) و آنها را به پیام عصبی تبدیل می کنند. ( 25/0 )
6- زیرا تراکم گیرنده های حسی در نقاط مختلف پوست متفاوت می باشد.
7- الف )سلول های مخروطی که در دیدن رنگها و جزئیات ظریف اشیاء و ایجاد تصاویر دقیق نقش دارندو در نور قوی تحریک می شوند
ب )سلول های استوانه ای که در نور ضعیف و تصاویر در شب نقش دارد.
8- الف ) شناسایی محرک ها(25/0 ) و تبدیل آنها به پیام عصبی (25/0 ) ب ) بافت پیوندی (25/0 )
9- بخشی از شبکیه که در امتداد محور نوری کره ی چشم قرار دارد(25/0 ) ودر دقت وتیزبینی چشم اهمیت دارد. (25/0 )
10- با حل شدن مولکول های غذا در بزاق این مولکول ها به پروتئین های غشای سلول های گیرنده متصل می شوند(25/0 )درنتیجه در این سلول ها پیام عصبی تولید وبه مغز فرستاده می شود. (25/0 )
11- در صورت آسیب رسیدن به بافتها ( 25/0 ) درد احساس مهمی است زیرا ما را از خطر جراحت یا بیماری آگاه می سازد (5/0 )
12- الف )گیرنده های کششی ماهیچه ها وضعیت قسمت های مختلف بدن را به دستگاه عصبی مرکزی اطلاع می دهند.(25/0 )
ب ) جایی که عصب بینایی از شبکیه خارج می شود ( 25/0 )
ج ) ارتعاشات پرده صماخ را به مایعی که محفظه ی داخل گوش درونی را پر کرده است منتقل می کنند. ( 5/0 )
13- الف ) باعث تنگ وگشاد شدن سوراخ مردمک می شوند ( 25/0 ) ب ) تشکیل تصویر وبینایی ( 25/0 )
14- شیپور استاش هوا را بین گوش میانی و حلق انتقال می دهد(25/0 ) تا فشار آن در دو طرف پرده ی صماخ یکسان شود.(25/0 )
15- الف ) نقطه کور (25/0 ) ب ) آستیگماتیسم ( 25/0 )
16- بخش شنوایی(25/0 ) و بخش تعادلی (25/0 )
17- اگر کره ی چشم بیش از اندازه بزرگ باشد تصویر اشیای دور جلوی شبکیه تشکیل می شود . در این حالت فرد نمی تواند اشیای دور را واضح ببیند ومبتلا به نزدیک بینی است .
18- تصویر اشیای نزدیک پشت شبکیه تشکیل می شود(25/0 ) و فرد به دوربینی مبتلاست.( 25/0 )
19- الف ) تنگ و گشاد کردن سوراخ مردمک (25/0 )
ب ) دیدن اشیاء در نور کم (25/0 )
ج) پس از ارتعاش مایع داخل حلزون گوش ارتعاش مایع باعث تحریک سلول های مژکدار درون آن شده این تحریک به صورت پیام عصبی از طریق عصب شنوایی به مغز می رود.(5/0 )
20- چون محل خروج عصب بینایی بوده وفاقد گیرنده های نوری است( 5/0 )
پردازش اطلاعات حسی
1- هر واحد مستقل بینایی شامل یک قرنیه( 25/0 ) یک عدسی ( 25/0 ) و تعدادی سلول گیرنده ی نوری ( 25/0 )
2- باعث می شود که مار زنگی در تاریکی مطلق بتواند با نهایت دقت طعمه را شکار نماید. ( 25/0 )
3- خفاش ها برای آن که کر نشوند در گوش میانی خود ماهیچه هایی دارند که حساسیت گوش را نسبت به شنیدن اصوات بلند ی که تولید می کنند کاهش می دهد. ( 5/0 )
4- گربه ماهی در خط جانبی خود گیرنده های الکتریکی دارد . این گیرنده ها ماهی را قادر می سازد تا میدان های الکتریکی ضعیفی که توسط طعمه تولید می شود را تشخیص دهد. ( 5/0 )
5- مار زنگی در جلوی چشمان خود دو سوراخ دارد که به کمک آن ها امواج فروسرخ را حس می کند و بر اساس اطلاعاتی که از این تابش ها دریافت می کند موقعیت شکار را تشخیص می دهد. ( 5/0 )
6- هر کاپولا حاوی سلول های مژه دار مخصوصی است که مژه های آن با ماده ای ژلاتینی در تماس است . این ساختارها توسط سوراخ هایی با بیرون ارتباط دارد.
7- الف ) این رنگیزه ی بینایی نور را جذب وبه پیام عصبی تبدیل می کند. ( 25/0 ) بر اساس موقعیت جانور و این که کدام قسمت سلول گیرنده نور دریافت کند شدت وجهت نور را تشخیص می دهد.
ب ) گیرنده های شیمیایی حساسس به بو ( 25/0 )
ج ) اطلاعات شنوایی ( 25/0 )
8- هر شیئی که در اطراف ماهی قرار داشته باشد مثل این جانور یا سنگ سبب آشفتگی در خطوط میدان الکتریکی می شود و در نتیجه گیرنده های الکتریکی موجود در خط جانبی را تحریک می کند.. ( 5/0 )
فصل چهارم : هورمون ها و دستگاه درون ریز
1- هورمون ها در اندامها و بافت های خاصی ساخته می شوند.
1- دستوری که هورمون به سلول هدف می دهد هم بستگی به نوع هورمون ( 25/0 ) و هم بستگی به سلول هدف دارد. ( 25/0 )
2- وقتی اپی نفرین از یک سلول عصبی ترشح می شود بعنوان انتقال دهنده عصبی ( 25/0 ) وهنگامی که از غده ی فوق کلیه ترشح شود به عنوان یک هورمون عمل می کند. ( 25/0 )
2- هورمون ها چگونه کار می کنند؟
1- الف ) سطح سلول جگر ( 25/0 )
ب ) پس از اتصال گلوکاگون به گیرنده ی خود باعث تغییر شکل گیرنده شده ( 25/0 ) این تغییر شکل سبب ایجاد ماده ای درون سلول می شود ( پیک دومین ) . مثلا هنگامی که گلوکاگون به گیرنده ی خود متصل می شود آنزیمی فعال می شود که آدنوزین تری فسفات داخل سلول را به آدنوزین مونوفسفات حلقوی که یک پیک دومین است تبدیل می کند. پیک دومین سبب فعال یا غیر فعال شدن یک آنزیم یا زنجیره ای از آنزیم ها می شود ( 25/0 ) سرانجام فعالیت سلول هدف در اثر تغییر عملکرد آنزیم یا آنزیم هایی که ذکر شد تغییر می کند یعنی گلیکوژن به تعدادی مولکول گلوکز تجزیه می شود. ( 25/0 )
2- الف ) هورمون های آمینواسیدی ( 25/0 ) ب ) هورمون های استروئیدی ( 25/0 )
3- اگر زیاد شدن هورمون در خون سرانجام سبب کاهش مقدار تولید یا ترشح همان هورمون شود و بالعکس در این صورت مکانیسم خود تنظیمی منفی میزان هورمون را کنترل می کند. ( 5/0 )
4- هورمون های استروئیدی در لیپید حل می شوندو به راحتی از غشا های سلولی می گذرند. ( 25/0 ) هورمون های استروئیدی به گیرنده های خود در سیتوپلاسم یا هسته ی سلول هدف قرار دارند متصل می شوند ( 25/0 )و فعالیت سلول را تغییر می دهند. ( 25/0 )
5- پیک دومین سبب فعال یا غیر فعال شدن یک آنزیم یازنجیره ای از آنزیم ها می شود یعنی ممکن است پیک دومین آنزیم نخست را فعال کند و آن انزیم به نوبه ی خود آنزیم دوم را فعال کندو به همین ترتیب تعدادی از آنزیم ها فعال شوند. سرانجام فعالیت سلول هدف در اثر تغییر عملکرد آنزیم یا آنزیم هایی که ذکر شد تغییر می کند. ( 5/0 )
6- هنگامیکه گلوکاگون به گیرنده ی ویژه ی خود متصل شد آنزیمی فعال می شود( 25/0 ) که آدنوزین تری فسفات داخل سلول را به آدنوزین مونوفسفات حلقوی که یک پیک دومین است تبدیل می کند. ( 25/0 )
3- غده های درون ریز اصلی بدن
1- بخش قشری غده فوق کلیه ( 25/0 ) کورتیزول مقدار انرژی در دسترس بدن را زیاد می کند ( 25/0 ) مثلا سبب می شود بدن مقدار گلوکز خون را افزایش دهد و پروتئین ها را برای مصرف انرژی بشکند.
2- الف ) انسولین با افزایش تولید و تجمع گلیکوژن در کبد قند خون را کاهش می دهد. (5/0 )
ب )در افراد مبتلا به دیابت نوع دو با این که مقدار انسولین در خون از مقدار طبیعی بیشتر است ولی تعداد گیرنده های انسولین کم است(5/0)
3- کم کاری تیروئید کودکان ممکن است سبب کاهش رشد( 25/0 ) عقب ماندگی ذهنی و یا هر دو گردد. (25/0 )
4- هورمون ملاتونین در انسان در پاسخ به تاریکی ترشح می شود ( 25/0 ) احتمالا در ایجاد ریتم های شبانه روزی دخالت دارد. ( 25/0 )
5- الف ) هنگامی که میزان کلسیم خون کاهش یافته باشد. ( 25/0 )
ب ) این هورمون سلول های استخوانی را وادار می کند که بافت استخوانی را تجزیه کنند( 25/0 ) و کلسیم را به جریان خون بریزند.(25/0 )
6- از بخش قشری غده ی فوق کلیه ( 25/0 ) آلدوسترون باعث می شود کلیه دفع یون های سدیم را از طریق ادرار کم کند. در نتیجه غلظت سدیم خون افزایش می یابدوفشار خون بالا می رود. ( 25/0 ) از طرف دیگر باعث می شود کلیه ها پتاسیم را به داخل ادرار دفع کنند و باعث کاهش پتاسیم خون گردد. ( 25/0 )
7- پرکاری تیروئید سبب بی قراری( 25/0 ) اختلالات خواب( 25/0 ) افزایش تعدادضربان قلب( 25/0 ) و کاهش وزن می شود.( 25/0 )
8- الف ) بالا بودن مقدار کلسیم خون سبب تحریک ترشح کلسی تونین می شود ( 25/0 )
ب ) کلسی تونین سبب افزایش رسوب کلسیم در بافت استخوان می شود ودر نتیجه کلسیم خون را کاهش می دهد. ( 25/0 )
9- اگر دیابت شیرین درمان نشود در موارد شدید تجزیه ی چربیها سبب تولید محصولات اسیدی و تجمع آن ها در خون خواهد شد در نتیجه pH خون کاهش می یابد و موجب اغماو در موارد بسیار شدید مرگ می شود.( 5/0 )
10- کلسی تونین کاهش کلسیم خون( 25/0 ) و هورمون های پاراتیروئید سبب افزایش کلسیم خون می سوند.( 25/0 )
11- دیابت نوع یک نوعی بیماری خودایمنی است که در آن دستگاه ایمنی به جزایر لانگرهانس خودی حمله می کندو در نتیجه توانایی تولید انسولین در بدن کاهش می یابد. ( 25/0 )در دیابت نوع دو تعداد گیرنده های انسولین کم است. ( 25/0 )
12- الف ) ارتباط هیپوفیز پسین وهیپوتالاموس از طریق از طریق آکسون هایی که تا قسمت پشتی غده ی هیپوفیز ادامه دارند( 25/0 )
ب ) ارتباط هیپوفیز پیشین وهیپوتالاموس از طریق رگهای خونی برقرار می شود. ( 25/0 )
13- باعث می شود تعادل آب بدن به هم بخورد یعنی میزان ادرار افزایش و میزان آب بدن کاهش یابد. ( 5/0 )
14- الف ) این هورمون سلول ای استخوانی را وادار می کند که بافت استخوانی را تجزیه کنند و کلسیم را به جریان خون بریزند.( 5/0 )
ب ) کورتیزول ( 25/0 ) ج ) دیلبت نوع دو ( 25/0 )
15- الف ) کورتیزول توسط بخش قشری غده ی فوق کلیه ( 25/0 ) گلوکاگون توسط جزایر لانگرهانس پانکراس ( 25/0 )
ب ) گلوکاگون سبب تبدیل گلیکوژن ذخیره شده در کبد به گلوکز می شود. ( 25/0 ) کورتیزول با تجزیه پروتئین ها سبب افزایش گلوکز خون می شود. ( 25/0 )
16- الف ) کاهش کلسیم خون ( 25/0 ) ب ) افزایش گلوکز خون ( 25/0 ) ج ) افزایش سدیم خون – کاهش پتاسیم خون ( 25/0 )
17- الف ) اکسی توسین سبب خروج شیر از غده های پستانی مادر( 25/0 ) و نیز سبب انقباضات رحم در هنگام زایمان می شود.( 25/0 )
ب ) کورتیزول سبب می شود بدن مقدار گلوکز خون را افزایش دهد( 25/0 ) و پروتئین ها را برای مصرف انرژی بشکند.( 25/0 )
18- الف ) این هورمون سلول های استخوانی را وادار می کند که بافت استخوانی را تجزیه کنند(25/0 ) و کلسیم را به جریان خون بریزند(25/0 )
ب ) چون تعداد گیرنده های انسولین کم است. (25/0 )
ج ) آلدوسترون باعث می شود کلیه دفع یون های سدیم را از طریق ادرار کم کند( 25/0 ) . در نتیجه غلظت سدیم خون افزایش می یابد و فشار خون بالا می رود. ( 25/0 )
د ) ملاتونین ( 25/0 )
19- الف ) هورمون پاراتیروئید در کلیه سبب افزایش بازجذب کلسیم از ادرار می شود. (25/0 )
ب ) انسولین ( 25/0 )
ج ) آلدوسترون باعث می شود کلیه دفع یون های سدیم را از طریق ادرار کم کند( 25/0 ) . در نتیجه غلظت سدیم خون افزایش می یابدو فشار خون بالا می رود. ( 25/0 )
20- الف ) کلسی تونین از غده تیروئید( 25/0 ) – کاهش کلسیم ( 25/0 )
ب ) کورتیزول از بخش قشری غده فوق کلیه ( 25/0 ) – مقدار انرژی در دسترس بدن را زیاد می کند ( 25/0 )
21- الف ) اکسی توسین ( 25/0 ) ب ) این هورمون سلول های استخوانی را وادار می کند که بافت استخوانی را تجزیه کنندو کلسیم را به جریان خون بریزند(25/0 ) ج ) چون تعداد گیرنده های انسولین کم است. (25/0 )
22- الف ) چون این هورمون در طولانی مدت باعث تجزیه پروتئنها از جمله پادتن ها می شود. ( 25/0 )
ب ) در موارد شدید باعث تجزیه چربی ها و ایجاد محصولات اسیدی وتجمع آن در خون می شود که این عامل باعث کاهش PH خون می شود. ( 25/0 )
ج ) هنگامیکه گلوکاگون به گیرنده ی ویژه ی خود متصل شد آنزیمی فعال می شود( 25/0 ) که آدنوزین تری فسفات داخل سلول را به آدنوزین مونوفسفات حلقوی که یک پیک دومین است تبدیل می کند. ( 25/0 )
23- الف ) کاهش کلسیم خون ( 25/0 ) ب ) سبب می شوند هیپوفیز پیشین هورمون خاصی ساخته و ترشح کند. ( 25/0 )
24- الف ) در دیابت شیرین سلول ها توانایی گرفتن گلوکز از خون را ندارند در نتیجه گلوکز خون افزایش می یابد ( 25/0 ) . کلیه ها گلوکز اضافی را دفع می کنند چون آب هم به دنبال گلوکز دفع می شود حجم ادرار فرد افزایش می یابد. ( 25/0 )
ب )باعث افزایش غلظت سدیم خون و در نتیجه افزایش فشار خون می گردد. ( 25/0 )
ج ) تیروکسین ( 25/0 )
25- الف ) افزایش کلسیم خون ( 25/0 ) ب ) انقباضات رحم در هنگام زایمان ( 25/0 )
26- انسولین در کبد باعث افزایش تولید وتجمع گلیکوژن در کبد( 25/0 ) و کاهش قند خون می شود. ( 25/0 )
27- الف ) انقباضات رحم در هنگام زایمان ( 25/0 )
ب )کلسی تونین ( 25/0 )
ج ) آلدوسترون باعث می شود کلیه دفع یون های سدیم را از طریق ادرار کم کند( 25/0 ) . در نتیجه غلظت سدیم خون افزایش می یابد
د ) چون تعداد گیرنده های انسولین کم است. (25/0 )
ه ) هورمون مهار کننده سبب می شود هیپوفیز پیشین ترشح یکی از هورمون های خود را کاهش دهد.( 25/0 )
و ) کورتیزول
بخش دوم
وراثت تولید مثل و رشد ونمو
فصل پنجم : ماده ی ژنتیک
1- در جستجوی ماده ی ژنتیک
1- فرایند کسب خصوصیات ظاهری جدید توسط باکتری با دریافت ماده ی ژنتیک از محیط خارج( 5/0 ) مانند کپسول دار شدن باکتری بدون کپسول بر اثر ترانسفورماسیون ( 25/0 )
2- او مشاهده کرد همه ی موش ها در اثر ابتلا به بیماری ذات الریه مردند . گریفیت پس از بررسی خون موش های مرده با کمال تعجب مشاهده کرد که در خون این موش ها بعضی از باکتری های بدون کپسول کپسول دار شده اند. ( 5/0 )
3- پس از این عمل تعدادی از باکتری های بدون کپسول زنده با دریافت ماده ی ژنتیک از باکتری کشته شده کپسول دار به باکتری کپسول دار تبدیل می شوند. ( عمل ترانسفورماسیون ) ( 5/0 )
4- او تعدادی باکتری کپسول دار را با گرما کشت و سپس آن ها را به موش ها تزریق کرد . مشاهده نمود که موش ها پس از آن بیمار نشدند و زنده ماندند . پس متوجه گردید که کپسول عامل مرگ موش ها نیست . ( 5/0 )
5- ایوری با استفاده از آنزیم های تخریب کننده پروتئین و از بین بردن پروتئین ها در عصاره سلولی ترانسفورماسیون همچنان رخ می دهد پس نتیجه گرفت که عامل ترانسفورماسیون پروتئین نیست.( ( 5/0 )
6- او سپس باکتری های بدون کپسول زنده و باکتری های کپسول داری را که بر اثر گرما کشته بود با یکدیگر مخلوط و مخلوط حاصل را به موش ها تزریق کرد. او مشاهده کرد همه ی موش ها در اثر ابتلا به بیماری ذات الریه مردند. ( 5/0 )
7- ایوری برای تحکیم ادعای خود DNA خالص مربوط به باکتری های کپسول دار را تهیه کرد و دریافت اگر به باکتری های بدون کپسول DNAخالص مربوط به باکتری کپسول دار اضافه کنیم باکتری های بدون کپسول به باکتری های کپسول دار تبدیل می شوند. ( 5/0 )
8- پس از این عمل تعدادی از باکتری های بدون کپسول زنده با دریافت ماده ی ژنتیک از باکتری کشته شده کپسول دار به باکتری کپسول دار تبدیل می شوند( 25/0 ).- عمل ترانسفورماسیون ( 25/0 )
9- ایوری برای تحکیم ادعای خود DNA خالص مربوط به باکتری های کپسول دار را تهیه کرد و دریافت اگر به باکتری های بدون کپسول DNAخالص مربوط به باکتری کپسول دار اضافه کنیم باکتری های بدون کپسول به باکتری های کپسول دار تبدیل می شوند. ( 75/0 )
2- ساختار شیمیایی نوکلئیک اسیدها
1- قند به کار رفته در ساختمان نوکلئوتید DNA دئوکسی ریبوز است در حالیکه در RNA ریبوز است ( 5/0 ) در ساختار DNA باز آلی تیمین وجود دارد در حالیکه در نوکلئوتید RNAباز یوراسیل دیده می شود.. ( 5/0 )
2- در سلول های یوکاریوتی طول DNA آن قدر طویل است که اگر قرار باشد یک کروموزوم انسان مانند باکتری همانند سازی را از یک نقطه آغاز کند همانند سازی هر کروموزوم 33 روز طول می کشید. ( 5/0 )
3- نوکلئوتید مکمل به صورت ATGCT می باشد( 5/0 ) وتعداد پیوند های هیدروژنی بین آنها 12 عدد می باشد (بین A و T دو پیوند – بین C و G سه پیوند ) ( 5/0 )
4- A=T بنابراین T=20% ( 25/0 ) از طرفی A+T=40% پس 60درصد باقی مانده متعلق به سیتوزین و گوانین می باشدکه سهم هریک 30 درصد است( 25/0 ) ( A+T=60% و A=T )
5- الف ) نوکلئوتید سازنده DNA شامل قند پنج کربنه دئوکسی ریبوز ( 25/0 ) و بازهای آلی آدنین تیمین سیتوزین و گوانین می باشد( 25/0 ) و یک تا سه گروه فسفات( 25/0 )
ب ) نوکلئوتید سازنده DNA از لحاظ باز آلی با هم می توانند متفاوت باشند. ( 25/0 )
6- الف ) نوکلئوتید ب ) فسفو دی استر ج ) هلیکاز
7- الف ) تغییر در ژن ها و در ساختار کروموزوم ها را جهش گویند ( 25/0 )
ب ) نیمه حفظ شده ( 25/0 )
8- الف ) نادرست ب ) نادرست ج ) نادرست د ) درست ( هر بخش 25/0 )
9- الف ) نرده های DNA شامل گروه های قند – فسفات می باشد ( 5/0 )
ب ) در صورتی که نوکلئوتید اشتباهی به DNAهای دختر اضافه شود یعنی مکمل نباشد آنزیم DNA پلی مراز بر می گردد و نوکلئوتید غلط را جدا و آن را با نوکلئوتید درست تعویض می کند. ( 5/0 )
10- آنزیم هلیکاز دو رشته DNA را از یکدیگر جدا می سازد ( 25/0 ) و آنزیم DNA پلی مراز علاوه بر همانند سازی DNA ( 25/0 ) عمل ویرایش را نیز انجام می دهد. ( 25/0 )
11- الف ) قند موجود در DNA دئوکسی ریبوز ( 25/0 ) و باز اختصاصی RNA یوراسیل است ( 25/0 )
ب ) پیوند بین دو نوکلئوتید را پیوند فسفو دی استر گویند. ( 25/0 ) ( پیوندکووالانسی بین گروه قند یک نوکلئوتید با گروه فسفات نوکلئوتید دیگر (25/0 ) )
12- مطابق شکل کتاب
13- چون هر DNA دختر یک رشته ی جدید و یک رشته ی قدیمی دارد ( 5/0 )
14- طبق مدل پیشنهادی واتسون و کریک DNA از دو رشته ی پلی نوکلئوتیدی تشکیل شده است که حول محور فرضی به دور یکدیگر پیچیده اند. این مدل به مارپیچ دو رشته ای معروف است . مارپیچ دو رشته ای در واقع شبیه نردبانی است که حول محور طولی خود پیچ خورده است( 25/0 ) . نرده های این نردبان را گروه های قند – فسفات تشکیل می دهند( 25/0 ) و پله های آن بازهای دو رشته که مقابل هم قرار دارند. ( 25/0 )
15- هر نوکلئوتید از سه بخش تشکیل شده است 1- یک قند پنج کربنه که ریبوز ( در RNA ) یا دئوکسی ریبوز ( در DNA ) است (25/0 ) 2- یک تا سه گروه فسفات ( 25/0 ) 3- یک باز آلی نیتروژن دار که یا پورینی یا پیریمیدینی است. ( 25/0 )
16- الف ) این آنزیم در طول DNA حرکت می کند( 25/0 ) و نوکلئوتیدها را مقابل نوکلئوتیدهای مکمل خود قرار می دهد. ( 25/0 )
ب ) پیوند هیدروژنی بین جفت بازها ( 25/0 )
17- الف ) رشته ی دیگر به صورت AGCTTCGA می باشد.( 25/0 )
ب ) چون دو انتهای رشته مثل هم نیستند. در یک انتها گروه فسفات وجود دارد حال آن که در انتهای دیگر گروه فسفات یافت نمی شود.
ج ) جدا کردن دو رشته DNA از یکدیگر ( 25/0 )
18- در همه ی DNA ها نسبت A به T و C به G برابر 1 است . این آزمایش نشان داد که در مولکول DNA مقدار A با مقدار T A=T و نیز مقدار Cبا مقدار G برابر است . ( C=G ) ( 5/0 )
19- A=T=30% پس 40 درصد باقی مانده متعلق به Cو G می باشد و سهم هر کدام 20 درصد است ( C+T=40% )
پس تعداد نوکلئوتیدهای گوانین دار 600= 20٪× 3000
ب ) بازهای تیمین وسیتوزین تک حلقه ای می باشند پس تعداد بازهای تک حلقه ای به صورت روبرو می باشد 1500= 900+ 600
T=30% و C=20% 900=30٪×3000 و 600= 20٪×3000
20- الف )جهش در مقابل A باز C قرار گرفته
ب )DNAپلی مراز برگشته و اشتباه رخ داده را ویرایش می کند
21- الف ) هیدروژنی ( 25/0 ) ب ) هلیکاز ( 25/0 )
22- الف ) گروه فسفات ( 25/0 ) ب ) GCT ( 25/0 ) ج ) حلقوی ( 25/0 ) د ) جهش ( 25/0 )
23- الف ) یوراسیل ( 25/0 ) ب ) فسفات ( 25/0 )
24- در صورتی که نوکلئوتید اشتباهی به DNAهای دختر اضافه شود یعنی مکمل نباشد آنزیم DNA پلی مراز بر می گردد و نوکلئوتید غلط را جدا و آن را با نوکلئوتید درست تعویض می کند.( 5/0 )
25-در همانند سازی DNA دو رشته ی آن به کمک آنزیم هلیکاز مانند زیپ از یک دیگر جدا می شوند( 25/0 )و سپس آنزیم DNAپلی مراز در طول DNA حرکت کرده( 25/0 ) و نوکلئوتیدها را در مقابل نوکلئوتیدهای مکمل خود قرار می دهد. ( 25/0 )
26- مطابق شکل کتاب
فصل ششم : کروموزوم ها و میتوز
1- کروموزوم ها
1- الف )ترمیم زخمها وبافتهای آسیب دیده ( 25/0 ) ب ) رشد ونموبدن ( 25/0 )
2- الف ) X + 22 ب ) ZW ج ) ZZ
3- XO متعلق به ملخ نر ( 25/0 ) ZZ متعلق به پرنده ی نر ( 25/0 )
4- DNA ( 25/0 ) در محل هایی حدود دو دور ( 25/0 ) به دور 8 مولکول هیستون( 25/0 ) می پیچد و ساختاری را پدید می آورد که نوکلئوزوم نام دارد.
5- باکتری -DNA حلقوی تولید مثل غیرجنسی - جوانه زدن ژن- مولکول DNA میوز- سلول جنسی
6- هیستون ها گروهی از پروتئین ها هستند( 25/0 ) که در فشرده شدن DNA نقش مهمی بر عهده دارند. ( 25/0 )
7- الف ) حذف ب ) مضاعف شدن ج ) واژگونی د ) جابه جایی ( هر مورد 25/0 )
8-
9- الف ) سلول های حاصل از تقسیم سلول را سلول دختر نامند (25/0 )
ب ) وقتی سلولی مثل گامت فقط یک مجموعه کروموزوم دارد می گویند آن سلول هاپلوئید است( 25/0 )
ج ) کروموزوم هایی که در تعیین جنسیت ( نر یا ماده بودن ) مستقیما نقش ندارند. ( 25/0 )
د ) لقاح فرآیند ادغام دو گامت را که منجر به تشکیل زیگوت ( سلول تخم ) می شود. ( 25/0 )
10- الف ) وقتی سلول در حال تقسیم نیست کروموزوم ها به صورت رشته های باریک و در هم تنیده دیده می شوند و توده ای را تشکیل می دهند که کروماتین نام دارد.( 5/0 )
ب ) حذف ( 25/0 )
11- الف ) زیگوت دیپلوئیدی است ( 25/0 ) ب ) طی فرآیند لقاح ( 25/0 )
12- در واژگونی قطعه ای از کروموزوم که بر اثر شکسته شدن جدا شده است در جهت معکوس به جای اول خود متصل می شود. ( 25/0 )
13- الف ) محل اتصال دو کروماتید خواهری هر کروموزوم مضاعف شده را سانترومر گویند( 25/0 )
ب ) کروموزوم هایی که در تعیین جنسیت ( نر یا ماده بودن ) مستقیما نقش ندارند. ( 25/0 )
14- اگر قطعه ای که بر اثر شکسته شدن جدا شده است به کروموزوم غیر همتا متصل شود جهش را جابه جایی می نامند.
15- در تکثیر صفحات کتاب نسخه ی اصل تغییر نمی کند( 25/0 ) اما هنگام تکثیر سلول از سلول مادر دو سلول دختر حاصل می شود و سلول مادر هر چند که از بین نمی رود( 25/0 ) اما به صورت قبلی نیز وجود نخواهد داشت . به عبارت دیگر دو سلول دختر در مجموع زمانی سلول مادر بوده اند که اجزای سلولی سلول مادر بین آن ها تقسیم شده است. ( 25/0 )
16- ملخ XX ملخ ماده ( 25/0 ) کبوتر ZZ کبوتر نر است ( 25/0 )
17- الف ) هیستون ها در فشرده شدن DNA نقش مهمی دارند ( 25/0 )
ب ) کروموزوم همتا از بعضی ژن ها دو نسخه خواهد داشت. ( 25/0 )
ج ) سلولی که مثل گامت فقط یک مجموعه کروموزوم دارد. ( 25/0 )
18- الف ) ژن قسمتی از DNA که برای ساختن پروتئین یا RNA مورد استفاده قرار می گیرد. ( 5/0 )
ب ) در پروانه ها نرها دو کروموزوم X اما ماده ها فقط یک کروموزوم X دارند. چنین مرسوم است که در این جاندار کروموزوم های Xو Y را به ترتیب با Zو W نشان می دهند. ( 5/0 )
19- الف ) DNA در محل هایی حدود دو دور ( 25/0 ) به دور 8 مولکول هیستون( 25/0 ) می پیچد و ساختاری را پدید می آورد که نوکلئوزوم نام دارد
ب ) در واژگونی قطعه ای از کروموزوم که بر اثر شکسته شدن جدا شده است در جهت معکوس به جای اول خود متصل می شود. ( 5/0 )
20- اگر قطعه ای که بر اثر شکسته شدن جدا شده است به کروموزوم غیر همتا متصل شود جهش را جابه جایی می نامند. ( 5/0 )
21- ماده
2- چرخه سلولی
1- الف )در این نقاط عبور سلول از یک مرحله به مرحله ی دیگر کنترل می شود و بر اساس مجموع پدیده هایی که در سلول رخ می دهد اجازه عبور به مرحله بعد داده می شودیا داده نمی شود. ( 5/0 )
ب ) آنافاز
2- طی این مرحله DNA همانند سازی می کند( 25/0 ). بنابراین در پایان مرحله S هر کروموزوم از دو کروماتید یکسان که در محل سانترومر به هم متصل اند تشکیل شده است. کروماتید ها در این مرحله هنوز فشردگی و تراکم خود را پیدا نکرده اند. ( 75/0 )
3- طی این مرحله تمهیدات لازم برای تقسیم هسته فراهم می شود و همانند سازی میتوکندری و دیگر اندامک ها صورت می گیرد. ( 5/0 )
4- الف ) طی این مرحله تمهیدات لازم برای تقسیم هسته فراهم می شود و همانند سازی میتوکندری و دیگر اندامک ها صورت می گیرد.
ب ) در این نقاط عبور سلول از یک مرحله به مرحله ی دیگر کنترل می شود و بر اساس مجموع پدیده هایی که در سلول رخ می دهد اجازه عبور به مرحله بعد داده می شودیا داده نمی شود. ( 5/0 )
5- بعضی از تغییرات ناگهانی ژنی که در سلول ها به وجود می آیند ( جهش ) سبب تولید بیش از حد مولکول های محرک رشد و تقسیم سلول ها می شوند و از این طریق سرطان ایجاد می کنند.بعضی دیگر از این جهش ها پروتئین هایی را که مسئول کند یا متوقف کردن چرخه ی سلول هستند غیر فعال می کنند و به این طریق ترمز چرخه ی سلول را مختل می کنند. ( 75/0 )
6- بعضی از تغییرات ناگهانی ژنی که در سلول ها به وجود می آیند ( جهش ) سبب تولید بیش از حد مولکول های محرک رشد و تقسیم سلول ها می شوند و از این طریق سرطان ایجاد می کنند.بعضی دیگر از این جهش ها پروتئین هایی را که مسئول کند یا متوقف کردن چرخه ی سلول هستند غیر فعال می کنند و به این طریق ترمز چرخه ی سلول را مختل می کنند. ( 5/0 )
3- میتوز وسیتوکینز
1- در مرحله آنافاز
2- در سلول های جانوری و دیگر سلول هایی که دیواره ندارند. طی سیتوکینز کمربندی از رشته های پروتئینی در میانه سلول ایجاد می شود که با تنگ شدن آن سلول به دو نیم تقسیم می شود.( 5/0 )
3-
4- در مرحله G2 ( 25/0 )
5- الف ) وقتی سلول به مرحله ی میتوز وارد می شود جفت سانتریول ها شروع به جدا شدن از یکدیگر می کنندو هر جفت سانتریول به سوی یکی از دو قطب سلول حرکت می کند و به این ترتیب از جفت سانتریول دیگر دور می شود. همچنان که جفت سانتریول ها از هم دور می شوند بین آنها رشته هایی پروتئینی شکل می گیرد که ساختار دوک را پدید می آورند. ( 5/0 )
ب ) در سلول های جانوری و دیگر سلول هایی که دیواره ندارند. طی سیتوکینز کمربندی از رشته های پروتئینی در میانه سلول ایجاد می شود که با تنگ شدن آن سلول به دو نیم تقسیم می شود.( 5/0 )
6- الف ) درست ( 25/0 ) ب ) نادرست ( 25/0 )
7- الف ) پروفاز( 25/0 ) ب ) تلوفاز ( 25/0 ) ج ) تلوفاز ( 25/0 )
8- طی پروفاز رشته های دراز و در هم تنیده ی کروماتینی به تدریج کوتاه و ضخیم می شوند( 25/0 )و کروموزوم ها که همانند سازی کرده اند ( کروموزوم مضاعف شده ) قابل مشاهده می گردند( 25/0 ).پوشش هسته ناپدید می شود( 25/0 ) و با دور شدن سانتریول ها از یکدیگر دوک شکل می گیرد. ( 25/0 )
9- میتوز فرآیندی که طی آن هسته ی سلول بدون کاهش تعداد کروموزوم ها به دو هسته تقسیم می شوند.( 5/0 )
10- دوک ساختاری است متشکل از سانتریول ها( 25/0 ) و گروهی از میکروتوبول ها ( 25/0 ) که در حرکت دادن کروموزوم ها نقش دارند.( 25/0 )
11- در سلول های گیاهی وزیکول هایی که توسط دستگاه گلژی ساخته شده اند( 25/0 ) در میانه ی سلول به یکدیگر می پیوندند( 25/0 ) و صفحه ای را پدید می آورند. این صفحه در واقع یک دیواره ی سلولی است که توسط غشاء احاطه شده است. ( 25/0 )
12- الف ) آنافاز ( 25/0 ) ب ) تلوفاز ( 25/0 )
13- سیتوکینز فرآیندی که طی آن سیتوپلاسم سلول تقسیم می شود. ( 25/0 )
14- الف )در این حالت ساختاری چند هسته ای به وجود می آید
ب ) در حرکت دادن کروموزوم ها نقش دارند.
15- پروفاز
16- جدا شدن کروموزوم های خواهری در مرحله آنافاز( 25/0 ) و باز شدن پیچیدگی کروموزوم هخا در مرحله تلوفاز( 25/0 )
17- الف )وقتی سلول به مرحله ی میتوز وارد می شود جفت سانتریول ها شروع به جدا شدن از یکدیگر می کنندو هر جفت سانتریول به سوی یکی از دو قطب سلول حرکت می کند و به این ترتیب از جفت سانتریول دیگر دور می شود. همچنان که جفت سانتریول ها از هم دور می شوند بین آنها رشته هایی پروتئینی شکل می گیرد که ساختار دوک را پدید می آورند. ( 5/0 )
ب ) ترشح وزیکول هایی که صفحه سلولی را در میانه سلول گیاهی شکل می دهند. ( 25/0 )
18- دو کروماتید خواهری هر کروموزوم مضاعف شده از محل سانترومر از یکدیگر جدا می شوند. کروماتیدهاکه هم اکنون کروموزوم ( کروموزوم تک کروماتیدی ) نام دارند. بر اثر کوتاه شدن رشته های دوک متصل به سانتریول ها به سوی قطب ها کشیده می شوند.( 5/0 )
19- طی متافاز کروموزوم های مضاعف شده به سمت سلول حرکت می کنندو در سطح استوایی سلول ردیف می شوند. در این مرحله گروهی از رشته های دوک از یک سو به قطب و از سوی دیگر به سانترومر کروموزوم ها متصل شده اند. در متافاز دو کروماتید هر کروموزوم حداکثر فشردگی را پیدا می کنند. ( 5/0 )
20- مطابق شکل کتاب
21- در سلول های جانوری و دیگر سلول هایی که دیواره ندارند. طی سیتوکینز کمربندی از رشته های پروتئینی در میانه سلول ایجاد می شود که با تنگ شدن آن سلول به دو نیم تقسیم می شود.( 5/0 )
22- متافاز ( 25/0 )
23- الف ) وقتی سلول به مرحله ی میتوز وارد می شود جفت سانتریول ها شروع به جدا شدن از یکدیگر می کنندو هر جفت سانتریول به سوی یکی از دو قطب سلول حرکت می کند و به این ترتیب از جفت سانتریول دیگر دور می شود. همچنان که جفت سانتریول ها از هم دور می شوند بین آنها رشته هایی پروتئینی شکل می گیرد که ساختار دوک را پدید می آورند. ( 5/0 )
ب ) در هر یک از دو قطب پوشش هسته در اطراف کروموزوم ها تشکیل می شود. کروموزوم ها با باز شدن پیچیدگی ها و تابیدگی های آن ها دوباره شروع به باریک و دراز شدن می کنند. تا به تدریج به صورت رشته های کروماتینی در آیند. در این مرحله دوک از بین می رود.( 5/0 )
موفق باشید - جباری